گاهى به كاميابى و پيروزى فرداى خود فكر مى كنند و آرزوهاى شيرين خويش را به صورت كاخ هاى مجلل و افسانه اى در مى آورند و در ضمير خود بهشت دل فريبى مى آفرينند و سپس از مشاهده آن همه زيبايى و جمال ، غرق شادى و مسرت مى شوند و از خوش حالى در پوست نمى گنجد.
افكار وحشتناك
زمانى به ناكامى و شكست خود فكر مى كنند و در جهان نامحدود وهم و تخيل ، بدبختى هاى خود را به صورت ويرانه هاى مخوف و وحشتناك در مى آورند و در باطن خود جهنم سوزانى مى آفرينند. سپس از تماشاى آن مناظر وحشتناك دچار ترس و شكست مى شوند. گاهى چنان خود را مى بازند و گرفتار ياءس و نااميدى مى شوند كه از زندگى دل سرد شده و از انجام هر قسم كار و فعاليت شانه خالى مى كنند.اثر اين تخيلات موهوم و تصورات افسانه اى آن است كه جوانان از واقع بينى و مشاهده حقيقت زندگى غافل مى شوند و فرصت موجودى را كه سرشار از شرايط مساعد و خوشبختى و سعادت است ، بى نتيجه از دست مى دهند.بعد از تكليف ، كنجكاوى بيشتر ذهنى شده و مى تواند ساختمان ها و تركيب هاى شجاعت آميز بسازد اتكاى جوانان در اين دوره ، بر يادگارهاى متعدد و مطالعات است كه به مدد آنها زيبايى تازه و پروژه هاى خيالى به وجود مى آورند.