جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسلام و لزوم حكومت

در نظر اولياى گرامى اسلام ، وجود حكومت و اجراى حق و عدالت ، يكى از اركان اساسى زندگى انسانى است . نفس سركش و متجاوز آدمى يا بايد به وسيله نيروى ايمان و قدرت حكومت الهى رام گردد يا با نيروى شمشير و به دست حكومت هاى بشرى مهار شود. در غير اين صورت ، بشر حيات انسانى ندارد، بلكه زندگى اش زندگى وحشى ها و بهائم خواهد بود.

( ابى عبدالله عليه السلام : لا يستغنى اهل كل بلد عن ثلاثه يغزع اليه فى امر دنيا و آخرتهم فان عدموا ذلك كتنوا همجا فقيه عالم ورع و امير خير مطاع و طبيب بصير ثقفه . ) (855)

امام صادق عليه السلام فرموده :

تمام بلاد از سه طبقه بى نياز نيستند، تا در تنظيم امور دنيا و آخرت خود به آنان پناهنده شوند، و اگر گروهى فاقد آن سه باشند، زندگى وحشى و حيوانى خواهند داشت نه زندگى انسان . اول فقيهى كه عالم و متقى باشد.

دوم حكومتى كه خيرخواه و فرمانروا باشد.

سوم طبيبى كه در كار خود بينا و مورد اهتماد مردم باشد.

امير خيرخواه و مطاع

در اين حديث امام صادق عليه السلام امير خيرخواه و مطاع را براى زندگى انسانى لازم و ضرورى دانسته و وجود حكومت را، اعم از الهى يا بشرى ، يكى از اركان اصلى حيات بشر شناخته است .

( ابى جعفر عليه السلام قال : ان طبايع الناس مركبه على الشهوه و الرغبه و الحرص و الرخبه و الغضب و الاذه الا ان فى الناس من زم هذه الخلال بالتقوى و الحيا و الانف فاذا دعتك نفسك الى كبيره من الامر فارم ببصرك الى السما فان لم تخف من فيها فانظر الى من فى الارض لعلك تستحيى ممن فيها فان كنت لاممن فى السما تخاف و لا ممن فى الارض ‍ تستحيى تعد نفسك فى البهائم . )(856)

امام باقر عليه السلام فرموده ، طبيعت بشر با شهوت و ميل و حرص و ترس ‍ و خشم و لذت آميخته شده است ، جز آن كه در بين مردم كسانى هستند كه اين پيوند و كشش طبيعى را با نيروى تقوا و حيا و تنزه مهار كرده اند. موقعى كه نفس متجاوزات ، تو را به گناه مى خواند، به آسمان با عظمت و كيهان جيرت زا نگاه كن و از خداوند بزرگى كه جهان را آفريده و بر آن حكومت مى كند بترس و از گناه خوددارى كن .

اگر از خداوند توانا خوف ندارى ، به زمين نظر افكن ، شايد از حكومت بشرى و افكار عمومى شرم كنى و مرتكب معصيت نشوى . اگر جرات و جسارتت به جايى رسيده كه نه از جكومت الهى مى ترسى و نه از مردم زمين شرم دارى ، خود را از صف انسان ها خارج بدان و در عداد بهائم و حيوانات به حساب آور.

/ 791