در سال 1835 بروكا ثابت كرد كه خونريزى سومين برآمدگى سمت چپ مغز، باعث پديد آمدن فراموشى هاى حركتى مى گردد. زيرا صورت هاى ذهنى حركتى و لسانى خراب مى شوند. بنابر تحقيقاتى كه ورنيك و گوسماول و شاركو به عمل آورده اند، فراموشى كتابت ، كه به واسطه جراحت دومين برآمدگى مغز در قسمت پيشانى پديد مى آيد، باعث خرابى دومين برآمدگى قحفى است ، به واسطه خراب شدن صورت هاى بصرى خطى ظاهر مى گردد. بالاخره آن ها علت كرى ذهنى را پديد آمدن جراحاتى در اولين برآمدگى شقيقه اى مى دانند كه نتيجه آن نابود شدن صورت هاى ذهنى سمعى است . براى صورت هاى ذهنى تكلمى ، مراكز مخصوصى وجود دارد كه در محل معينى از پوشش مغز متمركز شده اند. به علاوه ، چنان كه ريبو ثابت كرده است ، فراموشى هاى غيرطبيعى را مى توان به علت جراحاتى از مغز دانست كه اين جراحات به واسطه عوامل مختلف عفونى و سمى و يا عللى كه به رطوبت هاى نسوج مغز مربوط است ، توليد مى شوند. فراموشى هايى كه به واسطه فلج عمومى يا ضعف حافظه ايام پيرى عارض مى شود و همچنين فراموشى هاى موسمى نيز كه نتيجه تكان هاى مغزى مى باشد. همين طور هستند.(137)