وضع عقلى : بعضى از جوانان داراى عقل پيش رسى و نبوغ ذاتى هستند، و عقل و هوششان فوق عادى است . به طورى كه در شانزده سالگى درجه فكر و فراستشان به اندازه عقل و هوش افراد عادى در بيست و شش سالگى است ، و در واقع سن عقلى آن ها به قدر ده سال بيش از سن تقويمى آنان است .اين گروه به علت رشد عقلى و هوشمندى فطرى مى توانند تا اندازه اى مسائل زندگى را تجزيه و تحليل كنند و در سن جوانى ، كم و بيش خير و شر خود را تشخيص دهند و اعمال خويشتن را با مصالح اجتماع مطابق نمايند.مى توانند و رفتار و گفتار خود را بسنجند، به اعمال ناپسنديده و غير عقلانى دست نزنند و از قواى جوانى و نيروى جسمانى خويش سوء استفاده ننمايند. ولى با همه نبوغ ذاتى و فروغ عقلى ، به علت اين كه از مكتب زندگى تجربه كافى نياموخته اند، نقاط ضعف بسيار دارند و حتما بايد در مواقع لازم ، از نظرات مردم آزموده و كامل عقل ، استفاده كنند تا در معرض خطر قرار نگيرند و به انحراف و گمراهى نگرايند.
طبقه ممتاز اجتماع
اين گروه طبقه ممتاز اجتماع اند. اينان بودند كه با فروغ عقلى و هوش سرشار خود به اسرار طبيعت پى بردند و حقايق نهفته اى را از پرده درآورند و در پرتو علم و دانش ، تحولات عظيمى را در زندگى بشر به وجود آوردند. متاءسفانه تعداد اين گروه در تمام جوامع بشرى نسبت به دو گروه ديگر هميشه كمتر بوده است .بعضى از جوانان داراى عقل و هوش عادى هستند، و سن عقلى آنان مطابق سن تقويمى آن هاست . نه عقلشان از درجه رشد طبيعى جلو افتاده نه عقب مانده است . در شانزده سالگى عقل عادى افراد شانزده ساله را دارند.