بدبختانه در كشور ما هم بعضى از نوجوانان يافت مى شوند كه گرفتارى بيمارى مردم آزارى هستند. اينان به علت سوء تربيت دوران كودكى ، در رهگذرها و مراكز اجتماعى ، باعث آزار مردم مى شوند. زن و مرد، پير و جوان را مسخره مى كنند و با حركت ناپسند و الفاظ زشت ، آنان را تحقير مى نمايند. به اين گمان كه در نظر مردم ، مهم و با شخصيت جلوه كنند و از اين راه كسب قدرت و اهميت نمايند. غافل از آن كه اين قبيل اعمال زيان بخش ، نه تنها صاحبش را بزرگ نمى كند، بلكه مايه پستى و حقارت وى مى گردد و بيش از پيش پست و كوچكش مى كند.
محروميت هاى ايام كودكى
تحقير كودك ، بى مهرى نسبت به كودك ، سركوب شدن شخصيت و عزت نفس كودك ، و خلاصه محروميت هايى كه به علت سوء تربيت دوران كودكى دامنگير اطفال مى شود، در ضمير باطنشان باقى مى مانند و در دوران جوانى به صور مختلف آشكار مى شوند.بعضى از جوانان ، زورگو و ستمگر مى شوند. بعضى ديگر مردم را استهزاء و مسخره مى كنند. بعضى به خود و دگران آسيب مى رسانند. بعضى از جوانان به دنياى اوهام و تخيلات پناهنده مى شوند و خويشتن را قهرمان و پهلوان مى پندارند و بعضى گوشه گير و منزوى مى شوند. بعضى خود را از همه بالاتر مى بينند و دگران را از درك احساسات عاليه خود عاجز مى خوانند. بعضى متملق و زبون مى شوند. بعضى در ظاهر عكس العملى ندارند، ولى دشمنى كسانى كه را كه بر آن ها فرمانروايى كرده و مى كنند، در دل مى پرورند.