جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علم ، ايمان ، اخلاق ، آزادى ، وجدان ، زيبايى ، خوددوستى ، مال ، لذت ، كار، شهرت ، سياست ، ورزش و چيزهايى نظاير اين ها، امور ارزنده در زندگى انسان اند. پى بردن به ارزشهاى گوناگون زندگى و احراز هر يك از آنها براى نوبالغان و جوانان مسرت بخش و مايه رشد شخصيت آنان است ، به شرط آن كه در راه دست يافتن بر آنها، از حدود اعتدال و مصلحت تجاوز ننمايند. در بحث هاى آينده پيرامون بعضى از ارزشها مبسوطا گفت و گو خواهد شد. در اين بحث به اختصار درباره دو مورد توضيح داده مى شود.

خوددوستى

يكى از حالات روانى كه در ايام شباب با شدت ظهور مى كند و در رشد شخصيت جوانان و تكوين روشهاى اخلاقى آنان اثر عميق دارد، خوددوستى شديد و عشق به ارزش خويشتن است .

خودپرستى

منشاء طبيعى خوددوستى ، غريزه حب ذات است و آن از غرايز اصيلى است كه به قضاى حكيمانه الهى در نهاد آدميان آفريده شده و از دوران كودكى تا پايان عمر، هموراه بيدار و منشاء اثر است ، ولى در دوران بلوغ ، با بروز غريزه جنسى ، تمايل خوددوستى تشديد مى شود، تا جايى كه در نزد بعضى از جوانان به صورت خودپرستى درمى آيد.

گويى در ايام بلوغ و جوانى اين دو غريزه به هم مى پيوندند و به يك قدرت نيرومند مبدل مى شوند و نوبالغان را به شدت تحت تاءثير قرار مى دهند. در اين دوره ، جوانان نه تنها خود را دوست دارند، بلكه از تماشاى بدن خود، از موى و روى خود، از لباس پوشيدن و آرايش خود لذت مى برند و با خود عشق مى ورزند. ممكن است اين علاقه شديد در بعضى از موارد به خوددوستى غيرعادى ، كه يك نوع بيمارى روانى است ، منتهى گردد.

موريس دبس مى گويد:

صورت اساسى و اصلى اثبات وجود جوانان را مى توانيم به خوبى در عزت نفس يا بهتر از آن در خودپرستى ايشان ، كه هيچ گاه از دوران بلوغ قوى تر و شديدتر نيست ، مشاهده نماييم . خودپرستى در اين زمان به وسيله توجه زياد به بدن و به آرايش شخصى هويدا مى گردد و نشانه آن لذتى است كه از مشاهده خود در آيينه نصيب شخص مى شود.

/ 791