جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علم يك غلام حلقه به گوش است ، به فرمان جنگ ، آدميان را به خاك هلاك مى اندازد و به دستور طب آنان را از مرگ و نيستى رهايى مى بخشد. سيل آتش را از توپ جارى مى سازد و يا برعكس ، آتش تب را خفيف مى دهد.

پل هاى عظيم به وجود مى آورد و يا آن كه آن ها را با خاك يكسان مى سازد. انسان در پرتو علم ، هم مى تواند راحتى و نيكبختى خويش را تاءمين كند و هم بر اثر علم از هر دو قسمت محروم سازد. متاءسفانه ، اين احتمال از هر حيث نزديك به نظر مى رسد، لكن هر گاه فرمانروا ازاده كند، غلام مى تواند او را از هر گونه رنج و بدبختى نجات دهد.

اوضاع نامطلوب جهان كنونى

مسلم آن است كه اوضاع دنيا بر وفق مراد و مطابق دلخواه جهانيان نيست ، بلكه مملو از خصومت ، دشمنى ، كشتار، ناكامى ، گرسنگى ، ويرانى ، بدبينى ، ترس و غم است و ما به غلام خود نهيب مى زنيم كه بيش از پيش بر دامنه اين بلاها بيفزايد. به راستى مايه بسى حيرت است كه علم پس از تبديل وحشيان به آدميان ، اينك بار ديگر آدميان را به صورت وحشيان در مى آورد.

تمدن دستخوش ‍ چه فلاكتى شد؟

آيا بيمار است ؟

آيا پايه هاى آن اصولا تزلزل است ؟

معبودى است كه مريدان خود را به هلاك مى رساند؟

يا آن كه در مقابل خوى و طبع پست انسانى ياراى مقاومت ندارد؟

آيا منشاء همه ناكامى ها و بيمارى هاى بين المللى همين خوى انسانى است ؟

آيا ممكن است آن چه بر انسان مى گذرد، نتيجه عمل خودش باشد؟

علم به اين پرسش پاسخ مثبت مى دهد، ولى علم برده اى بيش نيست . چه مى شد اگر اين غلام حلقه به گوش ، يعنى علم را درست مورد استفاده قرار مى داديم ؟

چه مى شد هر گاه در پرتو نور آن جلو مى رفتيم و به عوض ‍ استمداد از آن براى ساختن توپ و تفنگ ، براى به وجود آوردن يك جامعه بين المللى آرام تر و سعادتمندترى از آن يارى مى طلبيديم ؟ (1140)

/ 791