آموزش تعاليم دينى و پرورش عواطف ايمانى و اخلاقى ، در وجود جوانان دو اثر بزرگ دارد: اول آن كه احساسات مذهبى جوانان ، كه خود يكى از خواهش هاى فطرى آنان است ، بدين وسيله ارضا مى گردد و ديگر آن كه نيروى مذهب ، ساير تمايلات طبيعى و خواهش هاى غريزى جوانان را مهار مى كند و از تندروى و طغيانشان باز مى دارد و آنان را تيره روزى و سقوط محافظت مى نمايد.
آفرينش بشر
قرآن شريف به اين نكته تصريح كرده است :(لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم ثم رددناه اسفل سافلين الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غير ممنون .)ما آدمى را در بهترين قوام و نيكوترين سازمان آفريده ايم . سپس به پست ترين منازل سقوط و انحطالطش برمى گردانيم ، مگر كسانى را كه داراى ايمان و رفتار شايسته باشند. اين گروه همواره از پاداش هاى بى منت و مداوم برخوردار خواهند بود. خداوند حكيم آدمى را خوب آفريده و تمايل معرفت و تشخيص نيك و بد را با سرشت وى آميخته است . بدبختانه ، بيشتر مردم بر اثر بى اعتنايى به نداى فطرت و تندروى در اعمال غرايز و شهوات نفسانى ، دچار سقوط مى شوند و به انحطاط و پستى مى گرايند. تنها كسانى كه از آيين فطرت پيروى مى كنند و خواهش ايمان و اخلاق را دوشادوش ساير تمايلات طبيعى خود ارضا مى نمايند، خوشبخت و سعادتمندند.
تمايل سوزان
با فرا رسيدن ايام بلوغ ، احساسات مذهبى و تمايلات دينى در وجود نوجوانان بيدار مى شود و آنان را شيفته فراگرفتن تعاليم روحانى مى سازد. اين خواهش فطرى در سنين بحرانى بلوغ ، شديد و سوزان است و نوجوانان با علاقه مندى و بى صبرى از پى مسائل مذهبى مى روند، ولى پس از طرد شدن دوران بلوغ ، تدريجا از شدت آن تمايل كاسته مى شود و رفته رفته خواهش ايمان و اخلاق به صورت يك تمايل عادى در مى آيد.