اگر كسى در ارضاى غريزه تملك و اعمال خواهش مال دوستى ، جانب عقل و مصلحت را مراعات كند و راه اعتدال را در پيش گيرد، اگر تمايل نفسانى خود را تعديل نمايد و هدف خويش را از كسب مال ، اداره زندگى شرافتمندانه و تاءمين معاش قرار دهد، او مى تواند همزمان با كسب ثروت ، تمايل عز و شرف اجتماعى خود را نيز ارضا كند و عمرى را با آرامش فكر بگذراند.
توافق تمايلات
(قال على عليه السلام : من اقتصر على بلغه الكفاف فقد انتظم الراحه ) (835)على عليه السلام فرموده است : هر كس به در آمدى كه به كفاف زندگى رسا باشد اكتفا كند، از پريشان فكرى و بدين وسيله اسايش خاطر خود را مرتب ساخته است .در چنين وضعى ، نه تنها بين تمايل عز اجتماعى و خواهش مال ، تضادى پديد نمى آيد، بلكه بر عكس ، كسب مال به منظور تاءمين زندگى و بى نيازى از مردم ، به عز اجتماعى و شرف انسانى كمك مى كند.
حرص و سركوبى عزت نفس
(قال النبى صلى الله عليه و آله : عز المومن استغناوه عن الناس و فى القناعه الحريه و العز. (836) )رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرموده : عزت مردم با ايمان در بى نيازى از مردم است و آزادى و شرافت در پرتو قناعت به دست مى آيد.كسى كه در اعمال تمايل ثروت و مال دوستى به موازين عقل و مصلحت توجه نمى نمايند و با آزادى بى قيد و شرط، از تمنيات نامحدود خويش پيروى مى كند، كسى كه اسير حرص و طمع مى گردد و تمام نيروى خود را در گردآورى مال به كار مى اندازد، عملا تمايل عزت نفس و شرافت اجتماعى خود را لگد كوب مى كند، زيرا عز اجتماعى و شرافت نفس با پستى و فرومايگى ناسازگار است .(قال الباقر عليه السلام فى وصيه لجابر: واطلب بقا العز باماته الطمع . (837) )امام باقر عليه السلام در وصيت خود به جابر فرمود: با ميراندن خوى مذموم طمع ، بقاى عز و شرف را طلب كن .