ولى مصيبت بسيار بزرگ ، رفاقت با عناصر فاسد و همنشينى با افراد گناه كار است . زيرا اين قبيل دوستان ، با تلقين هاى شيطانى ، رفيق خود را به گمراهى و ناپاكى سوق مى دهند و با وسوسه هاى منحرف كننده ، به انواع گناه و پليدى آلوده اش مى سازند.به عبارت ديگر، كسى كه رفيق خوب ندارد، تنها به پاره اى از نعمت ها نمى رسد و از كمالاتى ممكن بود بر اثر رفيق شايسته نصيبش شود، محروم مى ماند. ولى آنكس كه رفيق بد دارد، نه تنها با مساعدت او به كمال عالى ترى نمى رسد، بلكه كمالات فكرى طبيعى خود را نيز تز دست مى دهد و در نتيجه به محروميت ها و آلام دنيوى و همچنين كيفرهاى اخروى دچار مى شود، و موقعى كه سيه روز و بد بخت شد و دين . دنيايش تباه گشت ، اظهار ندامت مى نمايد و آرزو مى كند اى كاش با چنين عنصر فاسدى طرح رفاقت نريخته بودم .(يا ويلتى ليتنى لم اتخذ فلانا خليلا.)واى بر من ! اى كاش فلان مرد پليد و گناه كار دوست نمى گرفتم و به مصاحبتش تن نمى دادم .
اندرز اولياى اسلام
اولياى گرامى اسلام ، ضمن نامه ها و سخنان حكيمانه خود، خطر رفاقتهاى مضر و گمراه كننده را خاطر نشان فرموده و پيروان خويش را از مجالست و همنشينى افراد فاسد و تبهكار بر حذر داشته اند.(قال على (عليه السلام ): و احذر صحابه من يقيل رايه و ينكر عمله فان الصاحب معتبر بصاحبه . (954) )على (عليه السلام ) در نامه خود به حارث همدانى توصيه كرده است : از رفاقت با كسانى كه افكارشان خطا و اعمالشان ناپسند است ، بر حذر باش . چه آدمى به رويه و روش رفيقش خو مى گيرد و به افكار و اعمال وى معتاد مى شود.