جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قتل متوكل

شبى متوكل در قصر اختصاصى خود بزم شراب گسترد. با نديمان ميگسارى مى كرد و به شدت مست شد. نزديك نيمه شب ، بغاى صغير، كه رئيس ‍ تشريفات كاخ خلافت بود، به تالار وارد شد و اعلام كرد وقت استراحت خليفه است ، نديمان مرخص اند.

همه از قصر خارج شدند، تنها فتح بن خاقان ، كه مقام رفيعى نزد متوكل داشت ، در حضور خليفه ماند. در اين موقع ، غلامان قوى و نيرومندى كه براى قتل متوكل تعيين شده بودند، از مخفى گاه هاى آوردند.

فتح بن خاقان ، كه از مشاهده اين وضع به وحشت افتاده بود، فرياد كشيد مگر مى خواهيد خليفه را بكشيد؟

و براى محافظت جان متوكل ، خود را بر روى وى افكند، ولى غلامان مهلت ندادند و با ضربات پى در پى متوكل و فتح بن خاقان را يك جا كشتند و در همان نيمه شب به قصر مخصوص منتصر رفتند. به خلافت سلامش گفتند و اجراى نقشه قتل پدر را به وى اعلام نمودند.(545)

پدران مطرود

متوكل پدر خودسر و مغرورى بود كه با دشنام و ناسزا، پسر جوان خود را در حضور مردم تحقير كرد و به شخصيت وى اهانت نمود. متوكل پدر نادان و متجاوزى بود كه با رفتار ناپسند خويش ، موجبات طغيان و عصيان فرزند جوان خود را فراهم آورد و او را به كشتن پدر وادار نمود. اين قبيل پدران و مادران وظيفه ناشناس اند كه در مكتب آسمانى اسلام مطرود شناخته شده اند و رسول اكرم درباره آنان فرموده است .

/ 791