دشنام گويى
روزى متوكل ، طبق معمول ، در مجلس خود با حضور جمعى از رجال كشور، نام على (ع ) را به زشتى ياد كرد و صريحا جسارت نمود. منتصر كه در مجلس حاضر بود، مانند هميشه از گفتار پدر ناراحت شد و رنگش تغيير كرد، ولى اين بار متوكل در مقابل تاءثر پسرش ساكت نماند. در حضور مردم توبيخ و تحقيرش كرد. به وى دشنام داد و اين شعر را درباره اش گفت :غضب الفتى لابن عمه راءس الفتى فى حرامه راءس الفتى فى حرامه راءس الفتى فى حرامه