جوان از نظر عقل و احساسات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جوان از نظر عقل و احساسات - نسخه متنی

محمدتقی فلسفی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نياز جوان به راهنمايى

اگر نوجوانان به اين سه نكته اساسى توجه دقيق نمايند، وضع روانى خويشتن را درك مى كنند و به نارسايى عقل و كوتاهى فكر خود به خوبى پى مى برند و نياز خويشتن را به راهنمايى از طرف مردان عاقل و كامل احساس مى نمايند، و هرگز در اجراى نظرات خام ناسنجيده خود پافشارى نمى كنند و موجبات بدبختى و تيره روزى خويش را فراهم نمى نمايند.

نارسايى عقل نوجوانان و اختلالات فكرى آنان ، در بحران بلوغ و تكليف ، مخصوص يك كشور يا نژاد معين نيست ، بلكه كليه فرزندان بشر در سراسر گيتى با آن روبه رو هستند. جوانان اگر نتواند مسائل زندگى را به درستى تجزيه و تحليل كنند و تصميم صحيح و عاقلانه بگيرند، عذر موجهى دارند و آن خامى دوران جوانى و نارسايى طبيعى فكر است .

عذر مقبول

(قال على عليه السلام : جهل الشباب معذور، و علمه محصور.(163) )

على عليه السلام فرموده : عذر نادانى جوان پذيرفته و مقبول است و دانش ‍ او در جوانى محدود و محصور مى باشد.

مى گويند يكى از كشورهاى غربى مثلى دارد: اى كاش جوانان مى دانستند و اى كاش پيران مى توانستند. جوانان بر اثر نيروى جسم ، به انجام هر كار سختى قادرند، ولى به علت نارسايى عقل نمى دانند چه كنند.

پيران به واسطه سالخوردگى و تجربه آموزى عقل روشنى دارند. مى دانند چه كنند، ولى به علت ضعف جسم ناتوانى بدن قادر به آنجا آن نيستند. در نظر واقع بين حضرت على عليه السلام ، راءى صائب و عقل روشن پيران ، بر نيرومندى و تندكارى جوانان برترى دارد.

(قال اميرالمومنين عليه السلام : راى الشيخ احب الى من جلدالغلام .(164) )

على عليه السلام فرموده است انديشه روشن پيرمرد، نزد من از قوت و نيرومندى جوانان محبوب تر است .

اشتباه جوانان

بعضى از دختران و پسران موقعى كه دوران بلوغ را طى مى كنند و اندامشان از هر جهت رشد مى كند و صورت يك مرد يا يك زن كامل را به خود مى گيرند، دچار اشتباه مى شوند. گمان مى كنند كه از هر جهت كامل شده اند و با زنان و مردان جامعه يكسان گشته اند. با خود مى گويند:

مگر شخصيت ما با شخصيت بزرگسالان فرق دارد؟

آيا ما با زنان و مردان جامعه مساوى نيستيم ؟

آيا نمى توانيم از هر جهت در رديف آنان قرار گيريم ؟

آيا نبايد مانند بزرگسالان همه جا اظهارنظر كنيم و از تمام مزاياى اجتماعى برخوردار باشيم ؟

/ 791