يكى از تمايلاتى كه در دوران شباب به شدت بروز مى كند و باعث سرپيچى نوبالغان از روش هاى عاقلانه بزرگسالان مى گردد، علاقه به تخيلات غير ممكن و تصورات افسانه مانند است . در اين دوره ، افكار شيرين ناشدنى چنان در اعماق روح جوانان اثر مى گذارد و آنان را به عالم خواب و خيال مى كشاند كه از واقع بينى و درك حقايق زندگى باز مى مانند.(شايد هرگز در دوران زندگى ، تجسم و تخيل انسان اين قدر شديد و درخشان و غير قابل مقاومت نباشد. به خصوص دورانى كه ما بين 17 و 20 سالگى محصور است ، امتياز خاصى را در ادوار زندگى داراست . خيالبافى صورت مرجع تفكر در دوران تكليف است . شروع آن در نتيجه يك هيجان سبك و ساده مى باشد كه اولين صور ذهنى را به وجود مى آورد آنگاه در نتيجه تداعى افكار و يادگارها، صور جديدى از آن مشتق مى گردند، چنان كه گويى جوان بر روى شيب ملايمى به طرف يك دنياى نيمه خيالى ، كه در عين حال بستگى تام با وضع احساسات فعلى وى دارد، رانده مى شود.)(704)