از زمانى كه اندازه گيرى عقل و هوش بشر با روش هاى علمى و عملى ميسر شده و كشورهاى متمدن كم و بيش به اين كار اقدام كرده اند، حقايق تلخ و ناگوارى آشكار گرديده و نتايج نامطلوب و تاءثرآورى كه مردم جهان از آن ها بى خبر بودند، به دست آمده است .رسيدگى هاى دقيقى كه از هوش و عقل محصلين و كارگران و سربازان در محيط مدارس و كارخانه ها و سربازخانه ها به عمل آمده است ، نشان مى دهد كه عده بسيارى از افراد اجتماع ، كوتاه فكر و كم هوش و خلاصه از نظر رشد عقل ، غير طبيعى و عقل افتاده اند.دكتر كارل مى گويد:بسيارند افرادى (خواه فرانسه خواه در آمريكا) كه سن روانى آنان از ده سال نمى گذرد. به موجب گزارش كميته ملى بهداشت روانى ، 400000 كودك ، كم هوش تر از آن اند كه بتوانند تعليمات مدرسه اى را ادامه دهند.به موجب آزمايشى كه در سال 1917، به وسيله هركس روى سربازان و افسران ارتش آمريكا به عمل آمد، معلوم شد كه سن روانى 46 درصد آنان كمتر از 13 سال است .يقين است كه چنين آزمايشى از ملت فرانسه ، به خصوص در بعضى شهرهاى ايالات بروتانى و نرماندى ، جواب هاى مشابهى خواهد داد، ولى در اين كشور آمارى وجود ندارد كه بتوان سن معمولى و سن روانى كودكان محصل را با هم سنجيد.در اين مورد نبايد گول نتيجه امتحانات را خورد كه دوران جوانى ما را تلف مى كند. ما مى دانيم كه اخذ تصديق ها و دپيلم ها و حتى و قبولى در مدارس عالى نيز نشانه هوشيارى نيست . بسيارى از جوانان خيلى كم هوش نيز در اين امتحانات موفق مى شوند.