غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • مرا خود با تو چيزى در ميان هست
    وجودى دارم از مهرت گدازان
    مبر ظن كز سرم سوداى عشقت
    اگر پيشم نشينى دل نشانى
    به گفتن راست نايد شرح حسنت
    ندانم قامتست آن يا قيامت
    توان گفتن به مه مانى ولى ماه
    بجز پيشت نخواهم سر نهادن برو سعدى كه كوى وصل جانان
    برو سعدى كه كوى وصل جانان



  • و گر نه روى زيبا در جهان هست
    وجودم رفت و مهرت همچنان هست
    رود تا بر زمينم استخوان هست
    و گر غايب شوى در دل نشان هست
    وليكن گفت خواهم تا زبان هست
    كه مي گويد چنين سرو روان هست
    نپندارم چنين شيرين دهان هست
    اگر بالين نباشد آستان هست نه بازاريست كان جا قدر جان هست
    نه بازاريست كان جا قدر جان هست


/ 670