غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • چه رويست آن كه ديدارش ببرد از من شكيبايى
    نگارينا به هر تندى كه مي خواهى جوابم ده
    دگر چون ناشكيبايى ببينم صادقش خوانم
    از اين پس عيب شيدايان نخواهم كرد و مسكينان
    چنانم در دلى حاضر كه جان در جسم و خون در رگ
    شبى خوش هر كه مي خواهد كه با جانان به روز آرد
    بيار اى لعبت ساقى بگو اى كودك مطرب سخن پيدا بود سعدى كه حدش تا كجا باشد
    سخن پيدا بود سعدى كه حدش تا كجا باشد



  • گواهى مي دهد صورت بر اخلاقش به زيبايى
    اگر تلخ اتفاق افتد به شيرينى بيندايى
    كه من در نفس خويش از تو نمي بينم شكيبايى
    كه دانشمند از اين صورت برآرد سر به شيدايى
    فراموشم نه اى وقتى كه ديگر وقت ياد آيى
    بسى شب روز گرداند به تاريكى و تنهايى
    كه صوفى در سماع آمد دوتايى كرد يكتايى زبان دركش كه منظورت ندارد حد زيبايى
    زبان دركش كه منظورت ندارد حد زيبايى


/ 670