غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • يارا قدحى پر كن از آن داروى مستى
    عاقل متفكر بود و مصلحت انديش
    اى فتنه نوخاسته از عالم قدرت
    آرام دلم بستدى و دست شكيبم
    احوال دو چشم من بر هم ننهاده
    سودازده اى كز همه عالم به تو پيوست
    در روى تو گفتم سخنى چند بگويم
    گر باده از اين خم بود و مطرب از اين كوى
    سعدى غرض از حقه تن آيت حقست نقاش وجود اين همه صورت كه بپرداخت
    نقاش وجود اين همه صورت كه بپرداخت



  • تا از سر صوفى برود علت هستى
    در مذهب عشق آى و از اين جمله برستى
    غايب مشو از ديده كه در دل بنشستى
    برتافتى و پنجه صبرم بشكستى
    با تو نتوان گفت به خواب شب مستى
    دل نيك بدادت كه دل از وى بگسستى
    رو باز گشادى و در نطق ببستى
    ما توبه بخواهيم شكستن به درستى
    صد تعبيه در توست و يكى بازنجستى تا نقش ببينى و مصور بپرستى
    تا نقش ببينى و مصور بپرستى


/ 670