غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بوى گل و بانگ مرغ برخاست
    فراش خزان ورق بيفشاند
    ما را سر باغ و بوستان نيست
    گويند نظر به روى خوبان
    در روى تو سر صنع بى چون
    چشم چپ خويشتن برآرم
    هر آدميى كه مهر مهرت
    روزى تر و خشك من بسوزد
    ناليدن بي حساب سعدى از ورطه ما خبر ندارد
    از ورطه ما خبر ندارد



  • هنگام نشاط و روز صحراست
    نقاش صبا چمن بياراست
    هر جا كه تويى تفرج آن جاست
    نهيست نه اين نظر كه ما راست
    چون آب در آبگينه پيداست
    تا چشم نبيندت بجز راست
    در وى نگرفت سنگ خاراست
    آتش كه به زير ديگ سوداست
    گويند خلاف راى داناست آسوده كه بر كنار درياست
    آسوده كه بر كنار درياست


/ 670