غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • خسرو آنست كه در صحبت او شيرينيست
    دولت آنست كه امكان فراغت باشد
    همه عالم صنم چين به حكايت گويند
    روى اگر باز كند حلقه سيمين در گوش
    گر منش دوست ندارم همه كس دارد دوست
    سر مويى نظر آخر به كرم با ما كن
    جز به ديدار توام ديده نمي باشد باز
    هر كه ماه ختن و سرو روانت گويد
    بنده خويشتنم خوان كه به شاهى برسم
    نام سعدى همه جا رفت به شاهدبازى كافر و كفر و مسلمان و نماز و من و عشق
    كافر و كفر و مسلمان و نماز و من و عشق



  • در بهشتست كه همخوابه حورالعينيست
    تكيه بر بالش بى دوست نه بس تمكينيست
    صنم ماست كه در هر خم زلفش چينيست
    همه گويند كه اين ماهى و آن پروينيست
    تا چه ويسيست كه در هر طرفش رامينيست
    اى كه در هر بن موييت دل مسكينيست
    گويى از مهر تو با هر كه جهانم كينيست
    او هنوز از قد و بالاى تو صورت بينيست
    مگسى را كه تو پرواز دهى شاهينيست
    وين نه عيبست كه در ملت ما تحسينيست هر كسى را كه تو بينى به سر خود دينيست
    هر كسى را كه تو بينى به سر خود دينيست


/ 670