غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • كه دست تشنه مي گيرد به آبى
    توقع دارم از شيرين زبانت
    تو خود نايى و گر آيى بر من
    به چشمانت كه گر زهرم فرستى
    اگر سروى به بالاى تو باشد
    پرى روى از نظر غايب نگردد
    بدان تا يك نفس رويت ببينم
    اميدم هست اگر عطشان نميرد
    هلاك خويشتن مي خواهد آن مور
    شبى دانم كه در زندان هجران كه سعدى چون فراق ما كشيدى
    كه سعدى چون فراق ما كشيدى



  • خداوندان فضل آخر وابى
    اگر تلخست و گر شيرين جوابى
    بدان ماند كه گنجى در خرابى
    چنان نوشم كه شيرينتر شرابى
    نباشد بر سر سرو آفتابى
    اگر صد بار بربندد نقابى
    شب و روز آرزومندم به خوابى
    كه بازآيد به جوى رفته آبى
    كه خواهد پنجه كردن با عقابى
    سحرگاهم به گوش آيد خطابى نخواهى ديد در دوزخ عذابى
    نخواهى ديد در دوزخ عذابى


/ 670