غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • نشايد گفتن آن كس را دلى هست
    به منظورى كه با او مي توان گفت
    به دل گفتم ز چشمانش بپرهيز
    سرانگشتان مخضوبش نبينى
    نه آزاد از سرش بر مي توان خاست
    اگر دودى رود بى آتشى نيست
    خيالش در نظر چون آيدم خواب
    نشايد خرمن بيچارگان سوخت
    به آخر دوستى نتوان بريدن دلى از دست بيرون رفته سعدى
    دلى از دست بيرون رفته سعدى



  • كه ننهد بر چنين صورت دل از دست
    نه خصمى كز كمندش مي توان رست
    كه هشياران نياويزند با مست
    كه دست صبر برپيچيد و بشكست
    نه با او مي توان آسوده بنشست
    و گر خونى بيايد كشته اى هست
    نشايد در به روى دوستان بست
    نمي بايد دل درمندگان خست
    به اول خود نمي بايست پيوست نيايد باز تير رفته از شست
    نيايد باز تير رفته از شست


/ 670