غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • غلام آن سبك روحم كه با من سر گران دارد
    مرا گر دوستى با او به دوزخ مي برد شايد
    كسى را كاختيارى هست و محبوبى و مشروبى
    برون از خوردن و خفتن حياتى هست مردم را
    محبت با كسى دارم كز او باخود نمي آيم
    نه مردى گر به شمشير از جفاى دوست برگردى
    به تشويش قيامت در كه يار از يار بگريزد
    خوش آمد باد نوروزى به صبح از باغ پيروزى
    يكى سر بر كنار يار و خواب صبح مستولى چو سعدى عشق تنها باز و راحت بين و آسايش
    چو سعدى عشق تنها باز و راحت بين و آسايش



  • جوابش تلخ و پندارى شكر زير زبان دارد
    به نقد اندر بهشتست آن كه يارى مهربان دارد
    مراد از بخت و حظ از عمر و مقصود از جهان دارد
    به جانان زندگانى كن بهايم نيز جان دارد
    چو بلبل كز نشاط گل فراغ از آشيان دارد
    دهل را كاندرون بادست ز انگشتى فغان دارد
    محب از خاك برخيزد محبت همچنان دارد
    به بوى دوستان ماند نه بوى بوستان دارد
    چه غم دارد ز مسكينى كه سر بر آستان دارد به تنها ملك مي راند كه منظورى نهان دارد
    به تنها ملك مي راند كه منظورى نهان دارد


/ 670