غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بسم از هوا گرفتن كه پرى نماند و بالى
    نه ره گريز دارم نه طريق آشنايى
    همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد
    چه خوشست در فراقى همه عمر صبر كردن
    به تو حاصلى ندارد غم روزگار گفتن
    غم حال دردمندان نه عجب گرت نباشد
    سخنى بگوى با من كه چنان اسير عشقم
    چه نشينى اى قيامت بنماى سرو قامت
    كه نه امشب آن سماعست كه دف خلاص يابد
    دگر آفتاب رويت منماى آسمان را
    خط مشك بوى و خالت به مناسبت تو گويى تو هم اين مگوى سعدى كه نظر گناه باشد
    تو هم اين مگوى سعدى كه نظر گناه باشد



  • به كجا روم ز دستت كه نمي دهى مجالى
    چه غم اوفتاده اى را كه تواند احتيالى
    اگر احتمال دارد به قيامت اتصالى
    به اميد آن كه روزى به كف اوفتد وصالى
    كه شبى نخفته باشى به درازناى سالى
    كه چنين نرفته باشد همه عمر بر تو حالى
    كه به خويشتن ندارم ز وجودت اشتغالى
    به خلاف سرو بستان كه ندارد اعتدالى
    به طپانچه اى و بربط برهد به گوشمالى
    كه قمر ز شرمسارى بشكست چون هلالى
    قلم غبار مي رفت و فروچكيد خالى گنه ست برگرفتن نظر از چنين جمالى
    گنه ست برگرفتن نظر از چنين جمالى


/ 670