انتبه قبل السحر يا ذالمنام تا سوار عقل بردارد دمى دورى از بط در قدح كن پيش از آنك مرغ جانم را به مشكين سلسله ز آهنين چنگال شاهين غمت ساعتى چون گل به صحرا درگذر تا شود بر گل نكورويى وبال طوطيان جان سعدى را به لطف ناله بلبل به مستى خوشترست
ناله بلبل به مستى خوشترست
نوبت عشرت بزن پيش آر جام طبع شورانگيز را دست از لگام در خروش آيد خروس صبح بام طوق بر گردن نهادى چون حمام رخنه رخنه است اندرون من چو دام يك زمان چون سرو در بستان خرام تا شود بر سرو رعنايى حرام شكرى ده از لب ياقوت فام ساتكينى ساتكينى اى غلام
ساتكينى ساتكينى اى غلام