غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • چه سروست آن كه بالا مي نمايد
    كه زاد اين صورت منظور محبوب
    اگر صد نوبتش چون قرص خورشيد
    كس اندر عهد ما مانند وى نيست
    فراغت زان طرف چندان كه خواهى
    حدي عشق جانان گفتنى نيست
    درازاى شب از ناخفتگان پرس
    مرا پاى گريز از دست او نيست
    رها كن تا بيفتد ناتوانى نشايد خون سعدى بى سبب ريخت
    نشايد خون سعدى بى سبب ريخت



  • عنان از دست دل ها مي ربايد
    از اين صورت ندانم تا چه زايد
    ببينم آب در چشم من آيد
    ولى ترسم به عهد ما نپايد
    وزين جانب محبت مي فزايد
    و گر گويى كسى همدرد بايد
    كه خواب آلوده را كوته نمايد
    اگر مي بنددم ور مي گشايد
    كه با سرپنجگان زور آزمايد وليكن چون مراد اوست شايد
    وليكن چون مراد اوست شايد


/ 670