غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • قيامت باشد آن قامت در آغوش
    غلام كيست آن لعبت كه ما را
    پرى پيكر بتى كز سحر چشمش
    نه هر وقتم به ياد خاطر آيد
    حلالش باد اگر خونم بريزد
    نصيحتگوى ما عقلى ندارد
    دهل زير گليم از خلق پنهان
    بيا اى دوست ور دشمن ببيند
    تو از ما فارغ و ما با تو همراه حدي حسن خويش از ديگرى پرس
    حدي حسن خويش از ديگرى پرس



  • شراب سلسبيل از چشمه نوش
    غلام خويش كرد و حلقه در گوش
    نيامد خواب در چشمان من دوش
    كه خود هرگز نمي گردد فراموش
    كه سر در پاى او خوشتر كه بر دوش
    بر او گو در صلاح خويشتن كوش
    نشايد كرد و آتش زير سرپوش
    چه خواهد كرد گو مي بين و مي جوش
    ز ما فرياد مي آيد تو خاموش كه سعدى در تو حيرانست و مدهوش
    كه سعدى در تو حيرانست و مدهوش


/ 670