اى يار جفاكرده پيوندبريده در كوى تو معروفم و از روى تو محروم ما هيچ نديديم و همه شهر بگفتند در خواب گزيده لب شيرين گل اندام بس در طلبت كوشش بى فايده كرديم مرغ دل صاحب نظران صيد نكردى ميلت به چه ماند به خراميدن طاووس گر پاى به در مي نهم از نقطه شيراز با دست بلورين تو پنجه نتوان كرد روى تو مبيناد دگر ديده سعدى
روى تو مبيناد دگر ديده سعدى
اين بود وفادارى و عهد تو نديده گرگ دهن آلوده يوسف ندريده افسانه مجنون به ليلى نرسيده از خواب نباشد مگر انگشت گزيده چون طفل دوان در پى گنجشك پريده الا به كمان مهره ابروى خميده غمزت به نگه كردن آهوى رميده ره نيست تو پيرامن من حلقه كشيده رفتيم دعاگفته و دشنام شنيده گر ديده به كس بازكند روى تو ديده
گر ديده به كس بازكند روى تو ديده