غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • چو بلبل سحرى برگرفت نوبت بام
    نگاه مي كنم از پيش رايت خورشيد
    بياض روز برآمد چو از دواج سياه
    دلم به عشق گرفتار و جان به مهر گرو
    سرم هنوز چنان مست بوى آن نفسست
    دگر من از شب تاريك هيچ غم نخورم
    تمام فهم نكردم كه ارغوان و گلست
    در آبگينه اش آبى كه گر قياس كنى
    بيار ساقى درياى مشرق و مغرب
    من آن نيم كه حلال از حرام نشناسم
    به هيچ شهر نباشد چنين شكر كه تويى رها نمي كند اين نظم چون زره درهم
    رها نمي كند اين نظم چون زره درهم



  • ز توبه خانه تنهايى آمدم بر بام
    كه مي برد به افق پرچم سپاه ظلام
    برهنه بازنشيند يكى سپيداندام
    درآمد از درم آن دلفريب جان آرام
    كه بوى عنبر و گل ره نمي برد به مشام
    كه هر شبى را روزى مقدرست انجام
    در آستينش يا دست و ساعد گلفام
    ندانى آب كدامست و آبگينه كدام
    كه دير مست شود هر كه مي خورد به دوام
    شراب با تو حلالست و آب بى تو حرام
    كه طوطيان چو سعدى درآورى به كلام كه خصم تيغ تعنت برآورد ز نيام
    كه خصم تيغ تعنت برآورد ز نيام


/ 670