غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • زان گه كه بر آن صورت خوبم نظر افتاد
    گفتيم كه عقل از همه كارى به درآيد
    شمشير كشيدست نظر بر سر مردم
    در سوخته پنهان نتوان داشتن آتش
    با هر كه خبر گفتم از اوصاف جميلش
    هان تا لب شيرين نستاند دلت از دست
    صاحب نظران اين نفس گرم چو آتش
    نيكم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع سعدى نه حريف غم او بود وليكن
    سعدى نه حريف غم او بود وليكن



  • از صورت بى طاقتيم پرده برافتاد
    بيچاره فروماند چو عشقش به سر افتاد
    چون پاى بدارم كه ز دستم سپر افتاد
    ما هيچ نگفتيم و حكايت به درافتاد
    مشتاق چنان شد كه چو من بي خبر افتاد
    كان كز غم او كوه گرفت از كمر افتاد
    دانند كه در خرمن من بيشتر افتاد
    كاول نظرم هر چه وجود از نظر افتاد با رستم دستان بزند هر كه درافتاد
    با رستم دستان بزند هر كه درافتاد


/ 670