غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • وقت ها يك دم برآسودى تنم
    اسقيانى و دعانى افتضح
    ما به مسكينى سلاح انداختيم
    يا غريب الحسن رفقا بالغريب
    گر نكردستى به خونم پنجه تيز
    قد ملكت القلب ملكا دائما
    گر بخوانى ور برانى بنده ايم
    يا قضيب البان ما هذا لوقوف
    عمرها پرهيز مي كردم ز عشق
    خليانى نحو منظورى اقف
    در ازل رفتست ما را دوستى
    بذل روحى فيك امر هين
    بنده ام تا زنده ام بى زينهار
    شنعه العذال عندى لم تفد
    گر بنالم وقتى از زخمى قديم
    ان ترد محو البرايا فانكشف
    عقل و صبر از من چه مي جويى كه عشق
    انت فى قلبى الم تعلم به سعديا جان صرف كن در پاى دوست
    سعديا جان صرف كن در پاى دوست



  • قال مولائى لطرفى لا تنم
    عشق و مستورى نياميزد به هم
    لا تحلوا قتل من القى السلم
    خون درويشان مريز اى محتشم
    ما لذاك الكف مخضوبا بدم
    خواهى اكنون عدل كن خواهى ستم
    لا ابالى ان دعالى او شتم
    گر خلاف سرو مي خواهى بچم
    ما حسبت الان الا قد هجم
    تا چو شمع از سر بسوزم تا قدم
    لا تخونونى فعهدى ماانصرم
    خود چه باشد در كف حاتم درم
    لم ازل عبدا و اوصالى رمم
    كز ازل بر من كشيدند اين رقم
    لا تلومونى فجرحى ما التحم
    تا وجود خلق ريزى در عدم
    كلما اسست بنيانا هدم
    كز نصيحت كن نمي بيند الم ان غايات الامانى تغتنم
    ان غايات الامانى تغتنم


/ 670