غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • كس اين كند كه دل از يار خويش بردارد
    كه گفت من خبرى دارم از حقيقت عشق
    اگر نظر به دو عالم كند حرامش باد
    هلاك ما به بيابان عشق خواهد بود
    گر از مقابله شير آيد از عقب شمشير
    و گر بهشت مصور كنند عارف را
    از آن متاع كه در پاى دوستان ريزند
    دريغ پاى كه بر خاك مي نهد معشوق
    عوام عيب كنندم كه عاشقى همه عمر نظر به روى تو انداختن حرامش باد
    نظر به روى تو انداختن حرامش باد



  • مگر كسى كه دل از سنگ سختتر دارد
    دروغ گفت گر از خويشتن خبر دارد
    كه از صفاى درون با يكى نظر دارد
    كجاست مرد كه با ما سر سفر دارد
    نه عاشقست كه انديشه از خطر دارد
    به غير دوست نشايد كه ديده بردارد
    مرا سريست ندانم كه او چه سر دارد
    چرا نه بر سر و بر چشم ما گذر دارد
    كدام عيب كه سعدى خود اين هنر دارد كه جز تو در همه عالم كسى دگر دارد
    كه جز تو در همه عالم كسى دگر دارد


/ 670