غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • من از دست كمانداران ابرو
    دو چشمم خيره ماند از روشنايى
    بهشتست اين كه من ديدم نه رخسار
    لبان لعل چون خون كبوتر
    نه آن سرپنجه دارد شوخ عيار
    همه جان خواهد از عشاق مشتاق
    نفس را بوى خوش چندين نباشد
    لب خندان شيرين منطقش را
    غريبى سخت محبوب اوفتاده ست
    عجب گر در چمن برپاى خيزد
    و گر بنشيند اندر محفل عام
    به ياد روى گلبوى گل اندام تحمل كن جفاى يار سعدى
    تحمل كن جفاى يار سعدى



  • نمي يارم گذر كردن به هر سو
    ندانم قرص خورشيدست يا رو
    كمندست آن كه وى دارد نه گيسو
    سواد زلف چون پر پرستو
    كه با او بر توان آمد به بازو
    ندارد سنگ كوچك در ترازو
    مگر در جيب دارد ناف آهو
    نشايد گفت جز ضحاك جادو
    به تركستان رويش خال هندو
    كه پيشش سرو ننشيند به زانو
    دو صد فرياد برخيزد ز هر سو
    همه شب خار دارم زير پهلو كه جور نيكوان ذنبيست معفو
    كه جور نيكوان ذنبيست معفو


/ 670