غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • دلبرا پيش وجودت همه خوبان عدمند
    شهرى اندر هوست سوخته در آتش عشق
    خون صاحب نظران ريختى اى كعبه حسن
    صنم اندر بلد كفر پرستند و صليب
    گاه گاهى بگذر در صف دلسوختگان
    هر خم از جعد پريشان تو زندان دليست
    حرف هاى خط موزون تو پيرامن روى
    در چمن سرو ستادست و صنوبر خاموش
    زين اميران ملاحت كه تو بينى بر كس
    بندگان را نه گزيرست ز حكمت نه گريز
    جور دشمن چه كند گر نكشد طالب دوست
    غم دل با تو نگويم كه تو در راحت نفس
    تو سبكبار قوى حال كجا دريابى سعديا عاشق صادق ز بلا نگريزد
    سعديا عاشق صادق ز بلا نگريزد



  • سروران بر در سوداى تو خاك قدمند
    خلقى اندر طلبت غرقه درياى غمند
    قتل اينان كه روا داشت كه صيد حرمند
    زلف و روى تو در اسلام صليب و صنمند
    تا ناييت بگويند و دعايى بدمند
    تا نگويى كه اسيران كمند تو كمند
    گويى از مشك سيه بر گل سورى رقمند
    كه اگر قامت زيبا ننمايى بچمند
    به شكايت نتوان رفت كه خصم و حكمند
    چه كنند ار بكشى ور بنوازى خدمند
    گنج و مار و گل و خار و غم و شادى به همند
    نشناسى كه جگرسوختگان در المند
    كه ضعيفان غمت باركشان ستمند سست عهدان ارادت ز ملامت برمند
    سست عهدان ارادت ز ملامت برمند


/ 670