غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • تو خود به صحبت امال ما نپردازى
    وصال ما و شما دير متفق گردد
    كجا به صيد ملخ همتت فروآيد
    به راستى كه نه همبازى تو بودم من
    ز دست ترك ختايى كسى جفا چندان
    و گر هلاك منت درخورست باكى نيست
    كدام سنگ دلست آن كه عيب ما گويد
    ميسرت نشود سر عشق پوشيدن
    چه جرم رفت كه با ما سخن نمي گويى
    من از فراق تو بيچاره سيل مي رانم
    هنوز با همه بدعهديت دعاگويم تو همچو صاحب ديوان مكن كه سعدى را
    تو همچو صاحب ديوان مكن كه سعدى را



  • نظر به حال پريشان ما نيندازى
    كه من اسير نيازم تو صاحب نازى
    بدين صفت كه تو باز بلندپروازى
    تو شوخ ديده مگس بين كه مي كند بازى
    نمي برد كه من از دست ترك شيرازى
    قتيل عشق شهيدست و قاتلش غازى
    گر آفتاب ببينى چو موم بگدازى
    كه عاقبت بكند رنگ روى غمازى
    چه دشمنيست كه با دوستان نمي سازى
    مال ابر بهار و تو خيل مي تازى
    كه گر به قهر برانى به لطف بنوازى به يك ره از نظر خويشتن بيندازى
    به يك ره از نظر خويشتن بيندازى


/ 670