غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • ما دل دوستان به جان بخريم
    گر به شمشير مي زند معشوق
    آن كه صبر از جمال او نبود
    گر به خشمست و گر به عين رضا
    يك نظر بر جمال طلعت دوست
    گر تو گويى خلاف عقلست اين
    باش تا خون ما همي ريزند
    گر برانند و گر ببخشايند
    دوست چندان كه مي كشد ما را
    سعديا زهر قاتل از دستش
    اى نسيم صبا ز روضه انس تو خداوندگار باكرمى
    تو خداوندگار باكرمى



  • ور جهان دشمنست غم نخوريم
    گو بزن جان من كه ما سپريم
    به ضرورت جفاى او ببريم
    نگهى بازكن كه منتظريم
    گر به جان مي دهند تا بخريم
    عاقلان ديگرند و ما دگريم
    ما در آن دست و قبضه مي نگريم
    ما بر اين در گداى يك نظريم
    ما به فضل خداى زنده تريم
    گو بياور كه چون شكر بخوريم
    برگذر پيش از آن كه درگذريم گر چه ما بندگان بى هنريم
    گر چه ما بندگان بى هنريم


/ 670