غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • روز برآمد بلند اى پسر هوشمند
    طفل گيا شير خورد شاخ جوان گو ببال
    تا به تماشاى باغ ميل چرا مي كند
    عقل روا مي نداشت گفتن اسرار عشق
    دل كه بيابان گرفت چشم ندارد به راه
    كشته شمشير عشق حال نگويد كه چون
    هر كه پسند آمدش چون تو يكى در نظر
    در نظر دشمنان نوش نباشد هنى
    اين كه سرش در كمند جان به دهانش رسيد سعدى اگر عاقلى عشق طريق تو نيست
    سعدى اگر عاقلى عشق طريق تو نيست



  • گرم ببود آفتاب خيمه به رويش ببند
    ابر بهارى گريست طرف چمن گو بخند
    هر كه به خيلش درست قامت سرو بلند
    قوت بازوى شوق بيخ صبورى بكند
    سر كه صراحى كشيد گوش ندارد به پند
    تشنه ديدار دوست راه نپرسد كه چند
    بس كه بخواهد شنيد سرزنش ناپسند
    وز قبل دوستان نيش نباشد گزند
    مي نكند التفات آن كه به دستش كمند با كف زورآزماى پنجه نشايد فكند
    با كف زورآزماى پنجه نشايد فكند


/ 670