غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • وقتى دل سودايى مي رفت به بستان ها
    گه نعره زدى بلبل گه جامه دريدى گل
    اى مهر تو در دل ها وى مهر تو بر لب ها
    تا عهد تو دربستم عهد همه بشكستم
    تا خار غم عشقت آويخته در دامن
    آن را كه چنين دردى از پاى دراندازد
    گر در طلب رنجى ما را برسد شايد
    هر تير كه در كيشست گر بر دل ريش آيد
    هر كو نظرى دارد با يار كمان ابرو گويند مگو سعدى چندين سخن از عشقش
    گويند مگو سعدى چندين سخن از عشقش



  • بى خويشتنم كردى بوى گل و ريحان ها
    با ياد تو افتادم از ياد برفت آن ها
    وى شور تو در سرها وى سر تو در جان ها
    بعد از تو روا باشد نقض همه پيمان ها
    كوته نظرى باشد رفتن به گلستان ها
    بايد كه فروشويد دست از همه درمان ها
    چون عشق حرم باشد سهلست بيابان ها
    ما نيز يكى باشيم از جمله قربان ها
    بايد كه سپر باشد پيش همه پيكان ها مي گويم و بعد از من گويند به دوران ها
    مي گويم و بعد از من گويند به دوران ها


/ 670