غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • از در درآمدى و من از خود به درشدم
    گوشم به راه تا كه خبر مي دهد ز دوست
    چون شبنم اوفتاده بدم پيش آفتاب
    گفتم ببينمش مگرم درد اشتياق
    دستم نداد قوت رفتن به پيش يار
    تا رفتنش ببينم و گفتنش بشنوم
    من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
    بيزارم از وفاى تو يك روز و يك زمان
    او را خود التفات نبودش به صيد من گويند روى سرخ تو سعدى چه زرد كرد
    گويند روى سرخ تو سعدى چه زرد كرد



  • گفتى كز اين جهان به جهان دگر شدم
    صاحب خبر بيامد و من بي خبر شدم
    مهرم به جان رسيد و به عيوق برشدم
    ساكن شود بديدم و مشتاقتر شدم
    چندى به پاى رفتم و چندى به سر شدم
    از پاى تا به سر همه سمع و بصر شدم
    كاول نظر به ديدن او ديده ور شدم
    مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
    من خويشتن اسير كمند نظر شدم اكسير عشق بر مسم افتاد و زر شدم
    اكسير عشق بر مسم افتاد و زر شدم


/ 670