غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • اى مرهم ريش و مونس جانم
    اى راحت اندرون مجروحم
    گويند بدار دستش از دامن
    آن كس كه مرا به باغ مي خواند
    وين طرفه كه ره نمي برم پيشت
    يك روز به بندگى قبولم كن
    اى گلبن بوستان روحانى
    زان روز كه سرو قامتت ديدم
    آن در دورسته در حدي آمد
    گويند صبور باش از او سعدى اى كاش كه جان در آستين بودى
    اى كاش كه جان در آستين بودى



  • چندين به مفارقت مرنجانم
    جمعيت خاطر پريشانم
    تا دست بدارد از گريبانم
    بى روى تو مي برد به زندانم
    وز پيش تو ره به در نمي دانم
    روز دگرم ببين كه سلطانم
    مشغول بكردى از گلستانم
    از ياد برفت سرو بستانم
    وز ديده بيوفتاد مرجانم
    بارش بكشم كه صبر نتوانم تا بر سر مونس دل افشانم
    تا بر سر مونس دل افشانم


/ 670