غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • هر كه نامهربان بود يارش
    طاقت رفتنم نمي ماند
    وز سخن گفتنش چنان مستم
    كشته تير عشق زنده كند
    هر چه زان تلختر بخواهد گفت
    عشق پوشيده بود و صبر نماند
    وه كه گر من به خدمتش برسم
    بيم ديوانگيست مردم را
    كاش بيرون نيامدى سلطان سعديا روى دوست ناديدن
    سعديا روى دوست ناديدن



  • واجبست احتمال آزارش
    چون نظر مي كنم به رفتارش
    كه ندانم جواب گفتارش
    گر به سر بگذرد دگربارش
    گو بگو از لب شكربارش
    پرده برداشتم ز اسرارش
    خود چه خدمت كنم به مقدارش
    ز آمدن رفتن پرى وارش
    تا نديدى گداى بازارش به كه ديدن ميان اغيارش
    به كه ديدن ميان اغيارش


/ 670