غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بهست آن يا زنخ يا سيب سيمين
    بتى دارم كه چين ابروانش
    از آن ساعت كه ديدم گوشوارش
    هر آن وقتى كه ديدارش نبينم
    به خوابى آرزومندم وليكن
    از آب و گل چنين صورت كه ديدست
    غرور نيكوان باشد نه چندان
    من از مهرى كه دارم برنگردم
    نگارينا به شمشيرت چه حاجت
    به دست دوستان بركشته بودن
    بكش تا عيب گيرانم نگويند نظر كردن به خوبان دين سعديست
    نظر كردن به خوبان دين سعديست



  • لبست آن يا شكر يا جان شيرين
    حكايت مي كند بتخانه چين
    ز چشمانم بيفتادست پروين
    جهانم تيره باشد بر جهان بين
    سر بى دوست چون باشد به بالين
    تعالى خالق الانسان من طين
    جفا بر عاشقان باشد نه چندين
    تو را گر خاطر مهرست و گر كين
    مرا خود مي كشد دست نگارين
    ز دنيا رفتنى باشد به تمكين
    نمي آيد ملخ در چشم شاهين مباد آن روز كو برگردد از دين
    مباد آن روز كو برگردد از دين


/ 670