غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • آسوده خاطرم كه تو در خاطر منى
    اى چشم عقل خيره در اوصاف روى تو
    شهرى به تيغ غمزه خون خوار و لعل لب
    ما خوشه چين خرمن اصحاب دولتيم
    گيرم كه بركنى دل سنگين ز مهر من
    حكم آن توست اگر بكشى بي گنه وليك
    اين عشق را زوال نباشد به حكم آنك
    از من گمان مبر كه بيايد خلاف دوست
    خواهى كه دل به كس ندهى ديده ها بدوز
    با مدعى بگوى كه ما خود شكسته ايم سعدى چو سرورى نتوان كرد لازمست
    سعدى چو سرورى نتوان كرد لازمست



  • گر تاج مي فرستى و گر تيغ مي زنى
    چون مرغ شب كه هيچ نبيند به روشنى
    مجروح مي كنى و نمك مي پراكنى
    بارى نگه كن اى كه خداوند خرمنى
    مهر از دلم چگونه توانى كه بركنى
    عهد وفاى دوست نشايد كه بشكنى
    ما پاك ديده ايم و تو پاكيزه دامنى
    ور متفق شوند جهانى به دشمنى
    پيكان چرخ را سپرى باشد آهنى
    محتاج نيست پنجه كه با ما درافكنى با سخت بازوان به ضرورت فروتنى
    با سخت بازوان به ضرورت فروتنى


/ 670