غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • نشنيده ام كه ماهى بر سر نهد كلاهى
    سرو بلند بستان با اين همه لطافت
    گر من سخن نگويم در حسن اعتدالت
    روزى چو پادشاهان خواهم كه برنشينى
    با لشكرت چه حاجت رفتن به جنگ دشمن
    خيلى نيازمندان بر راهت ايستاده
    ايمن مشو كه رويت آيينه ايست روشن
    گويى چه جرم ديدى تا دشمنم گرفتى
    اى ماه سروقامت شكرانه سلامت
    شيرى در اين قضيت كهتر شده ز مورى
    ترسم چو بازگردى از دست رفته باشم سعدى به هر چه آيد گردن بنه كه شايد
    سعدى به هر چه آيد گردن بنه كه شايد



  • يا سرو با جوانان هرگز رود به راهى
    هر روزش از گريبان سر برنكرد ماهى
    بالات خود بگويد زين راستتر گواهى
    تا بشنوى ز هر سو فرياد دادخواهى
    تو خود به چشم و ابرو برهم زنى سپاهى
    گر مي كنى به رحمت در كشتگان نگاهى
    تا كى چنين بماند وز هر كناره آهى
    خود را نمي شناسم جز دوستى گناهى
    از حال زيردستان مي پرس گاه گاهى
    كوهى در اين ترازو كمتر شده ز كاهى
    وز رستنى نبينى بر گور من گياهى پيش كه داد خواهى از دست پادشاهى
    پيش كه داد خواهى از دست پادشاهى


/ 670