غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • ز دستم بر نمي خيزد كه يك دم بى تو بنشينم
    من اول روز دانستم كه با شيرين درافتادم
    تو را من دوست مي دارم خلاف هر كه در عالم
    و گر شمشير برگيرى سپر پيشت بيندازم
    برآى اى صبح مشتاقان اگر نزديك روز آمد
    ز اول هستى آوردم قفاى نيستى خوردم
    دلى چون شمع مي بايد كه بر جانم ببخشايد
    تو همچون گل ز خنديدن لبت با هم نمي آيد رقيب انگشت مي خايد كه سعدى چشم بر هم نه
    رقيب انگشت مي خايد كه سعدى چشم بر هم نه



  • بجز رويت نمي خواهم كه روى هيچ كس بينم
    كه چون فرهاد بايد شست دست از جان شيرينم
    اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دينم
    كه بى شمشير خود كشتى به ساعدهاى سيمينم
    كه بگرفت اين شب يلدا ملال از ماه و پروينم
    كنون اميد بخشايش همي دارم كه مسكينم
    كه جز وى كس نمي بينم كه مي سوزد به بالينم
    روا دارى كه من بلبل چو بوتيمار بنشينم مترس اى باغبان از گل كه مي بينم نمي چينم
    مترس اى باغبان از گل كه مي بينم نمي چينم


/ 670