غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • شوخى مكن اى يار كه صاحب نظرانند
    كس نيست كه پنهان نظرى با تو ندارد
    اهل نظرانند كه چشمى به ارادت
    هر كس غم دين دارد و هر كس غم دنيا
    ساقى بده آن كوزه خمخانه به درويش
    چشمى كه جمال تو نديدست چه ديدست
    تا راى كجا دارى و پرواى كه دارى
    اينان كه به ديدار تو در رقص مي آيند سعدى به جفا ترك محبت نتوان گفت
    سعدى به جفا ترك محبت نتوان گفت



  • بيگانه و خويش از پس و پيشت نگرانند
    من نيز بر آنم كه همه خلق بر آنند
    با روى تو دارند و دگر بى بصرانند
    بعد از غم رويت غم بيهوده خورانند
    كان ها كه بمردند گل كوزه گرانند
    افسوس بر اينان كه به غفلت گذرانند
    كز هر طرفت طايفه اى منتظرانند
    چون مي روى اندر طلبت جامه درانند بر در بنشينم اگر از خانه برانند
    بر در بنشينم اگر از خانه برانند


/ 670