غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • روزى به زنخدانت گفتم به سيمينى
    خورشيد و گلت خوانم هم ترك ادب باشد
    حاجت به نگاريدن نبود رخ زيبا را
    بر بستر هجرانت شايد كه نپرسندم
    بنشين كه فغان از ما برخاست در ايامت
    گر بنده خود خوانى افتيم به سلطانى
    كس عيب نيارد گفت آن را كه تو بپسندى عشق لب شيرينت روزى بكشد سعدى
    عشق لب شيرينت روزى بكشد سعدى



  • گفت ار نظرى دارى ما را به از اين بينى
    چرخ مه و خورشيدى باغ گل و نسرينى
    تو ماه پرى پيكر زيبا و نگارينى
    كس سوخته خرمن را گويد به چه غمگينى
    بس فتنه كه برخيزد هر جا كه تو بنشينى
    ور روى بگردانى رفتيم به مسكينى
    كس رد نتواند كرد آن را كه تو بگزينى فرهاد چنين كشته ست آن شوخ به شيرينى
    فرهاد چنين كشته ست آن شوخ به شيرينى


/ 670