غزلیات نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • نرفت تا تو برفتى خيالت از نظرم
    نه بخت و دولت آنم كه با تو بنشينم
    من از تو روى نخواهم به ديگرى آورد
    بلاى عشق تو بر من چنان ار كردست
    قيامتم كه به ديوان حشر پيش آرند
    به جان دوست كه چون دوست در برم باشد
    نشان پيكر خوبت نمي توانم داد
    تو نيز اگر نشناسى مرا عجب نبود
    به جان و سر كه نگردانم از وصال تو روى مرا مگوى كه سعدى چرا پريشانى
    مرا مگوى كه سعدى چرا پريشانى



  • برفت در همه عالم به بى دلى خبرم
    نه صبر و طاقت آنم كه از تو درگذرم
    كه زشت باشد هر روز قبله دگرم
    كه پند عالم و عابد نمي كند ارم
    ميان آن همه تشويش در تو مي نگرم
    هزار دشمن اگر بر سرند غم نخورم
    كه در تأمل او خيره مي شود بصرم
    كه هر چه در نظر آيد از آن ضعيفترم
    و گر هزار ملامت رسد به جان و سرم خيال روى تو بر مي كند به يك دگرم
    خيال روى تو بر مي كند به يك دگرم


/ 670