غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بلبلى بي دل نوايى مي زند
    كس نمي بينم ز بيرون سراى
    آتشى دارم كه مي سوزد وجود
    گر چه دريا را نمي بيند كنار
    فتنه اى بر بام باشد تا يكى
    آشنايان را جراحت مرهمست
    حيف باشد دست او در خون من
    بنده ام گر بى گناهى مي كشد
    شكر نعمت مي كنم گر خلعتى
    ناپسنديدست پيش اهل راى
    محتسب گو چنگ ميخواران بسوز دود از آتش مي رود خون از قتيل
    دود از آتش مي رود خون از قتيل



  • بادپيمايى هوايى مي زند
    و اندرونم مرحبايى مي زند
    چون بر او باد صبايى مي زند
    غرقه حالى دست و پايى مي زند
    سر به ديوار سرايى مي زند
    زان كه شمشير آشنايى مي زند
    پادشاهى با گدايى مي زند
    راضيم گر بى خطايى مي زند
    مي فرستد يا قفايى مي زند
    هر كه بعد از عشق رايى مي زند
    مطرب ما خوش به تايى مي زند سعدى اين دم هم ز جايى مي زند
    سعدى اين دم هم ز جايى مي زند


/ 670