غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

مصلح الدین سعدی شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • بسيار سفر بايد تا پخته شود خامى
    گر پير مناجاتست ور رند خراباتى
    فردا كه خلايق را ديوان جزا باشد
    اى بلبل اگر نالى من با تو هم آوازم
    سروى به لب جويى گويند چه خوش باشد
    روزى تن من بينى قربان سر كويش
    اى در دل ريش من مهرت چو روان در تن
    باشد كه تو خود روزى از ما خبرى پرسى
    گر چه شب مشتاقان تاريك بود اما سعدى به لب دريا دردانه كجا يابى
    سعدى به لب دريا دردانه كجا يابى



  • صوفى نشود صافى تا درنكشد جامى
    هر كس قلمى رفته ست بر وى به سرانجامى
    هر كس عملى دارد من گوش به انعامى
    تو عشق گلى دارى من عشق گل اندامى
    آنان كه نديدستند سروى به لب بامى
    وين عيد نمي باشد الا به هر ايامى
    آخر ز دعاگويى ياد آر به دشنامى
    ور نه كه برد هيهات از ما به تو پيغامى
    نوميد نبايد بود از روشنى بامى در كام نهنگان رو گر مي طلبى كامى
    در كام نهنگان رو گر مي طلبى كامى


/ 670